مروری بر کتاب های محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان نویسی نوین در ایران
به گزارش موسیقی با امیر، سید محمدعلی موسوی جمال زاده اصفهانی، معروف به محمدعلی جمال زاده را پدر داستان کوتاه زبان فارسی و آغازگر سبک واقع گرایی در ادبیات فارسی می دانند. بیشتر ما او را با داستان کوتاه و زیبای کباب غاز در دوران دبیرستان می شناسیم. او اولین کسی بود که مجموعه داستان های کوتاه ایرانی را با عنوان یکی بود و یکی نبود در سال 1300 در برلین منتشر ساخت. جمال زاده با انتشار این مجموعه داستان کوتاه ، به شهرت رسید. این کتاب شامل یک دیباچه و شش داستان کوتاه است و به نظر بسیاری از منتقدان ، مهم ترین اثر جمال زاده است که او را به عنوان نویسنده ای پیشگام در میان داستان نویسان معاصر معرفی نموده است . وی با این اثر بر نویسندگان بعد از خود همچون صادق راهنمایی، جلال آل احمد و عظیم علوی تاثیر گذاشت.
محمدعلی جمال زاده از کودکی به ادبیات و نوشتن علاقه مند بود و همواره در هر فرصتی برای نوشتن استفاده می کرد. او داستان نویسی را شغل خود می دانست و سعی می کرد با بازتاب وقایع اجتماعی در داستان های خود به زبان ساده برای مردم قصه بنویسد. جمال زاده معتقد بود که نوشته باید طوری باشد که مردم عادی هم بتوانند کتاب بخوانند. کتاب های او هم همواره مورد استقبال مردم قرار می گرفت چرا که زبان روان و ساده ای داشت.
جمال زاده به همراه زین العابدین رهنما و حسین قدس نخعی و ابوالقاسم اعتصام زاده، چهار فارسی زبانی هستند که نامزد جایزه نوبل شدند. اما متاسفانه هیچ کدام پیروز به کسب این جایزه ارزشمند نشدند. داستان های جمال زاده در اوج سادگی آمیخته به طنز و همراه با انتقاد از وضع زمانه و آکنده از ضرب المثل ها و اصطلاحات عامیانه است.
محمدعلی جمال زاده در23 دی 1270 در اصفهان در خانواده ای مذهبی به جهان آمد. او فرزند سیدجمال الدین واعظ اصفهانی ملقب به صدرالواعظین بود. واعظ اصفهانی در اصفهان زندگی می کرد، اما معمولا برای وعظ به شهرهای مختلف سفر می کرد. جمال زاده از 10 سالگی، همراه پدر به بعضی از این سفرها می رفت. خانواده جمال زاده در سال 1321 هجری قمری به تهران مهاجرت کردند.
سید محمدعلی، حدود دوازده سال داشت که پدرش او را برای ادامه تحصیل به بیروت فرستاد. اما در دوران اقامتش در بیروت؛ اوضاع ایران به لحاظ سیاسی تغییر کرد. محمدعلی شاه قاجار در آن سال مجلس را به توپ بست و این اتفاق باعث بروز مشکلاتی برای هر یک از آزادی خواستار شد. پدر جمال زاده که یکی از این آزادی خواستار محسوب می شد خود را به همدان رساند تا از آن جا به عتبات فرار کند، ولی در همدان دستگیر شد و به بروجرد برده شد. امیر افخم، حاکم بروجرد دستور اعدام او را صادر کرد.
جمال زاده پس از این تغییرات در سال 1910 تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به اروپا برود. سپس از راه مصر راهی فرانسه شد. در آن جا ممتازالسلطنه سفیر ایران به وی پیشنهاد کرد که برای تحصیل به لوزان سوییس برود. سید محمدعلی تا سال 1911 در لوزان بود، پس از آن به شهر دیژون در فرانسه رفت و دیپلم حقوق خود را از دانشگاه آن شهر گرفت. او در سال 1914 در این شهر با ژوزفین، دانشجوی سوئیسی هم دانشگاهی خود، ازدواج کرد.
در بحبوحه جنگ جهانی و درست زمانی که جمال زاده ساکن فرانسه بود کمیته ای به نام کمیته ملیون به رهبری سید حسن تقی زاده در برلین تشکیل شد. این کمیته که با هدف مبارزه با روسیه و انگلیس در برلین شکل گرفته بود از جمال زاده دعوت به همکاری کرد. جمال زاده با قبول این همکاری در سال 1294 به برلین رفت و تا سال 1309در آن جا اقامت داشت. او از طرف کمیته ملیون یک ماموریت به بغداد و کرمانشاه گرفت و مدت شانزده ماه در آنجا اقامت داشت. جمال زاده زمانی که به برلین برگشت در مجله کاوه همکاری خود را آغاز کرد. 24 ژانویه 1916 اولین شماره این مجله به چاپ رسید و تا زمانی که این مجله چاپ خود را ادامه داد با آن همکاری داشت. بعد از تعطیلی مجله کاوه، جمال زاده سرپرستی محصلین ایرانی در سفارت ایران را به عهده گرفت.
در سال 1931 جمال زاده از برلین به ژنو آمد و در همین سال با همسر دومش که آلمانی بود و مسلمان شده بود، ازدواج کرد. او سال ها قبل از همسر اولش جدا شده بود. جمال زاده در تمام سال هایی که سرپرستی محصلین ایرانی را به عهده داشت در دفتر بین المللی کار مشغول به کار شد. ساعت های کاری او به شکلی بود که می توانست به غیر از کار به نوشتن هم بپردازد. او بیشتر آثارش را در شهر ژنو نوشت و عموما همه آن ها در ایران هم به چاپ رسیده اند.
لازم به ذکر است جمال زاده نویسندگی را با پژوهش آغاز کرد و در زمینه های ادبی و تاریخی مقاله های بسیاری نزدیک به 300 عنوان نوشت. مانند پیشینه تاریخی ایران، روابط ایران و روس و اوضاع مالی اجتماعی و سیاسی ایران. از کتاب های برجسته تاریخی که نوشته است هم می توان به گنج شایگان، بانگ نای، فرهنگ لغت عوامانه اشاره نمود.
او در سال 1956 بازنشسته شد. اگرچه جمال زاده سال ها دور از وطن زندگی کرد اما در این مدت 5 بار به ایران سفر کرد. جمال زاده تا خاتمه عمر خود همراه همسرش در شهر ژنو زندگی کرد و خاتمه در هفدهم آبان سال 1376 پس از آن که از آپارتمانش در خیابان رو دو فلوریسان ژنو به یک خانه سالمندان منتقل شد درگذشت. بنابر نوشته ثبت شده در کنسولگری ایران، پس از درگذشت او 26 هزار برگ از نامه ها، دست نوشته ها و عکس های او در خانه اش به سازمان اسناد ملی تحویل داده شده است. مقبره وی در بلوک 22 قبرستان پتی ساکونه در شهر ژنو واقع شده است.
یکی بود و یکی نبود
یکی بود و یکی نبود مجموعه ای شامل یک دیباچه٬ شش داستان کوتاه به قلم سید محمدعلی جمال زاده است که در سال 1300 توسط چاپخانه کاویانه در برلین منتشر شده است. این کتاب را آغازگر ادبیات واقع گرای فارسی و داستان کوتاه نویسی در ایران دانسته اند.
جمال زاده در این کتاب با زبانی طنز و با استفاده از اصطلاحات و مثل ها، نابه سامانی ها و معایب جامعه آن موقع ایران را پس از شکست دوران مشروطیت، توصیف می نماید که در واقع نقطه عطفی در ادبیات انتقادی به شمار می رفت. فارسی شکر است، رجل سیاسی، دوستی خاله خرسه، درد و دل ملا قربانعلی، بیله دیگ بیله چغندر و ویلان الدوله داستان های این مجموعه هستند.
مثلا در داستان غم انگیز دوستی خاله خرسه، که مربوط به ایامی است که نیروهای روس در شمال غربی ایران حضور دارند روای داستان به همراه چند نفر برای دیدن به امور بچه های برادر ارشدش به کرمانشاه می رود. یکی از همسفرانش حبیب الله نام دارد. شاگرد قهوه چی خوش مشرب و خون گرمی که جان یک قزاق روس مجروح را نجات می دهد. در نزدیکی کنگاور قزاق ها بیرون می آیند و رفیق شان را تحویل می گیرند. آنها با توطئه حبیب الله را از گاری پیاده می نمایند و می کشند؛ تنها به خاطر پول هایش.
در مقدمه ابتدایی کتاب که به استبداد ادبی در ایران اشاره می نماید می خوانیم:
- آثار و زندگی پر فراز و نشیب صادق راهنمایی!
قصه های کوتاه برای بچه های ریش دار
قصه های کوتاه برای بچه های ریش دار، مجموعه ای شامل دوازده داستان از محمدعلی جمال زاده است. این کتاب در سال 1353 منتشر شد.
داستان های این مجموعه عبارت اند از: عروسی داریم و عروسی، نوروز و عیدی خاله خداداد، قبل بر وزن دهل، تعصب یک طرفه، بگیر و نده، خیرخواهی محض، دلی دارد زیبا، صالح و طالح، سقط فروش و پیر قوم، نان و دندان، پینه دوز، پاشنه کش.
در بیشتر این داستان ها، ابتدا راوی آغاز به بیان یک مقدمه می نماید و سپس خواننده را در جریان داستان قرار می دهد. البته راوی شخصی است که در همان مکان و زمان حضور دارد و لزوما فردی خارج از داستان نیست.
این مجموعه به طور کل بیشتر طنز اجتماعی و طنز تلخ است که با سبک روایی کلاسیک نوشته شده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
سر و ته یک کرباس
سر و ته یک کرباس، عنوان دیگری از کتاب های محمدعلی جمال زاده، پدر داستان نویسی نوین در ایران است. کرباس به جامه یا پارچه پنبه ای می گویند که معمولا سفید رنگ است و این اصطلاح در واقع ضرب المثلی است به معنای این که همه باهم مساوی و یکسانند.
راحتی نیست نه در مرگ و نه در هستی ما
کفن وجامه هم از سر ته یک کرباسند.
این کتاب درباره دوران کودکی نویسنده است که در دو قسمت بیان می گردد در واقع در برهه ای که در اصفهان زندگی می نموده است. ابتدا جمال زاده از کودکی اش در زادگاهش اصفهان و خاطراتی که از این شهر دارد می گوید. قسمت دوم هم به دیدن یکی از دوستان قدیمی اش می رود و آن دوست قدیمی سرگذشت آشنایی اش با یک شیخ را تعریف می نماید که اکثریت کتاب را همین ماجرا تشکیل می دهد.
نثر جمال زاده، ساده و روان و به دور از تکلف در کلام می باشد. تمام واژه ها، ترکیبات، اصطلاحات، مثل ها و تکیه کلام ها و دشنام ها از زبان کوچه و بازار و از زبان محاوره گرفته شده است. این شیوه در واقع شیوه ای است که همراه با جریان مشروطیت در ایران رشد پیدا کرد و جمال زاده به عنوان نخستین کسی که تکنیک های داستان نویسی غربی را به کار گرفت، این شیوه و روش را به اوج رساند.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
- 6 کتاب از جلال آل احمد و سیمین دانشور؛ زوجی که در اتوبوس آشنا شدند!